to let out

to lɛt a͡ʊt


فارسی

1 عمومی:: گشاد ك، اجازه‌برون‌امدن‌ دادن‌، افشاكردن‌، اشكارساختن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code